«حاجی» كسي است كه با پوشيدن لباس احرام با خدايش عهد ببندد كه براي هميشه در اين جهان از تمام لذتهاي نامشروع خودداري نمايد و غريزه خشم و خودخواهي را در عمق وجودش حذف نمايد و از تمام گناهان هجرت کند.
پدید آورنده : حسن فعال
«حج» در لغت به معناي قصد و آهنگ حركت در جهت مقصود است و در اصطلاح شرع «حج» سفر به مكان مقدس و شهر مشهور «مكه» در ماه حرام «ذيحجه» و به منظور زيارت خانه خدا «كعبه» و برگزاري مراسم ويژه در چند موقف و ميعادگاه (كه همگي در مكه و اطراف آن قرار دارد) ميباشد.
«حج» ، متفاوت از نماز و روزه، فقط در مناطقی مشخص، در سرزمینی مقدس، در میعادگاه توحید، در حریم امن و آرامشگه تاریخ انجام می گیرد.
«حج» ، تطهیر وجود در اقیانوس هستی است، شرک ستیزی و وحدت جویی است، پالایش وجود و شست و شوی جان و روان در باران رحمت خداوندی است.
حج نيز به عنوان يكي از فروع دهگانه دين از چنين قاعده مستثني نيست يعني داراي «صورت و محتوا» ميباشد. صورت حج عبارت است از همان مناسك مخصوص و فوقالذكر كه حاجي از ميقات گاه آغاز ميكند و در روز يازدهم و دوازدهم «ذيحجه» در دره مني به اتمام ميرساند، اما در رابطه با محتوا و فلسفه و روح اين فريضه بايد گفت؛ كه حج عميقتر از آن است كه تمام زواياي آن را دانست و به معاني و رموز تك تك اعمال آن پي برد ولي از باب «مالا يدرك لا يترك كله» اگر همه ابعاد حج را نميتوان درك كرد همه را هم نميشود ترك كرد و يا به گفته شاعر؛ آب دريا را اگر نتوان كشيد هم به قدر تشنگي بايد چشيد.
«حج»، پالایش نفس از همه آسیب های روانی و کژ روی های اجتماعی و پردازش و پدیدآوریِ شخصیتی است قابل اعتماد، مصون از هر فساد، متواضع و آرام، غالب و حاکم بر کشش های نفسانی و محرّک های اجتماعی، بی نیاز از آزمندی ها، فزون خواهی ها و به دور از نشانه های خودنمایی و برتری جویی و عبدی است صالح و آزاده، حلیم و امین در خانه و اجتماع، و «حاجی» چنین است.
«حاجی» كسي است كه با پوشيدن لباس احرام با خدايش عهد ببندد كه براي هميشه در اين جهان از تمام لذتهاي نامشروع خودداري نمايد و غريزه خشم و خودخواهي را در عمق وجودش حذف نمايد و از تمام گناهان هجرت کند.
حاجي كسي است كه بعد از وقوف در عرفات، مشعر، مني و بعد از رمي جمرات سه گانه و ذبح قرباني، از شياطين بيروني و دروني شناخت قطعي پيدا كند و عزيزترين داراييهاي خويش را همچون ابراهيم در راه خداوند قرباني نمايد و حاجي كسي است كه با هفت بار طواف و حركت آگاهانه در اطراف خانه «كعبه» و در صفوف منظم حجاج و با لمس كردن «حجرالاسود» با خدايش پيمان ببندد كه براي هميشه رضاي او را مدنظر قرار دهد و وحدت و هماهنگي را سرلوحه اعمالش قرار دهد و نظم و انضباط را رعايت نمايد. حاجي يعنی كسي که؛ درباره تك تك اعمال و مناسك حج عميقا فكر كند و با همه آنها وصلت نمايد.وجود خويش را در طبق اخلاص گذارد. و خلاصه حاجي كسي است كه علاوه بر انجام دقيق مناسك حج، نسبت به ابعاد اخلاقي، سياسي، اجتماعي تاريخي و فرهنگي آن توجه كامل نموده و آنها را فرا راه زندگي خود قرار دهد و آگاهانه، مخلصانه و عاشقانه در راه حق قدم بردارد.
پس بیاییم با خدای خود عهد ببندیم که اگر حاجی شدیم حاجی بمانیم و ارزش حاجی بودن خود را حفظ کنیم.
منابع:
1-میقات حج پاییز1383
2-کتاب اولین سخن نویسنده جعفر حاجی کریم نظری